شیطان حقیقی
نویسنده:دانکن
هیستر
ترجمه به فارسی توسط:فرشید حشمتی
شيطان ، گناه ، يا شر
من باور دارم اکثر مردم به اين چيزها فکر ميکنند و در بعضی مواقع در زندگيشان جواب خوبی براي اين سؤالات شان ندارند
اين مسئله را در کتاب مقدس برسی کنيد زيرا من کتاب مقدس را به عنوان کلام خداوند به شما توصيه ميکنام
در ميان صفحه ات کتاب مقدس جواب های درست اين گونه سؤالات نهفته است.
از قصد يا ناخود آگاه ممکن است بپرسيم، من چه ميخواهم؟
کتاب مقدس به ما تعليم ميدهد که کلمه شيطان به معنی دشمن است و در عمل شيطان وجود خارجی ندارد،و به عنوانه يک شخص در جهان هستی وجود خارجی ندارد.
بله اين درست است.اينجا اژدها يا هيولا يی با
7 سر و ده شاخ وجود خارجی ندارد و به عنوان يک شخص در جهان هستی ناميباشد.
تمام شرير ها در زندگی ما تحت کنترل خدوند مجاز ميباشند و گناه:
بله گناه.بزرگترين مشکل ما،و گناه در نهايت از درون قلب خوده ما بيرون ميآيد.فکر خود ماست.
در واقع شيطان خود ما هستيم.
و همانطور که ميگويم ما بزرگترين دشمن خودمان هستيم.
مبارزه با خود شر و گه در اين پايين روي زمين وجود دارد و اين مبارزه در بين انسانهست،در قلبهايشان
و افکارشان.
ولی در بيرون در کوچه و خيابان در آنجا ديدگه های متفاوت و بسياری وجود دارد
مردم به طور وحشتناکی در اشتباهند.
ببخشيد نظر شما در رابطه با شيطان چيست؟
شيطان ؟ اوه،هيچوقت در باره اون فکر نکردم.به هر حال تصور ميکنام شبيه فرشته اي باشه که از طبقه نود و نه سقوت کرده باشه.
اما...من الان کار دارم بايد برم.
باشه.
ببخشيد نظر شما در رابطه با شيطان چيست؟
چی؟شما چی گفتيد،شيطان؟
بله همينطوره
شيطان،شيطان،ميدونی من چيزی در بارش ناميدونام،يه اتفاقه بدی که ميتونه براي مردم خوب يا بد بيفته.
متشکرم از وقتتون.
ببخشيد نظر شما در رابطه با شيطان چيست؟
متأسفم، نظری ندارم.
متشکرم.
ببخشيد نظر شما در رابطه با شيطان چيست؟
اگر شما به خدا و مذهب معتقد باشيد،پس بنابرين به آن طرف مذهب نيز متقديد
اگر شمابه خدا به عنوان خوبی متقديد پس شما همچنين اعتقاد خواهيد داشت به قسمت ديگره قضيه که همان شيطان يا پليدی است نيز اعتقاد داريد.
ببخشيد نظر شما در رابطه با شيطان چيست؟
شيطان ؟خوب،گناه، شر، شرارت،يا يه چيزی شبيه به اينها.
متشکرم.
ببخشيد نظر شما در رابطه با شيطان چيست؟
خوب من فکر ميکنام شيطان يک شخص بسيار ستمگر است،و پادشاه اژدها ها و هيولا هاست.
متشکرم.
ببخشيد نظر شما در رابطه با شيطان چيست؟
ممم
نميتوانم تصورکنم چی ميتونه باشه کلمه شيطان.
متشکرم.
در بيرون در خيابان همه جور سؤالاتی وجود داره،اما وقتی مردم عميقتر شروع به صحبت ميکنند،درک سنتی ميرسند.
منظور من اينه در افکار استاندارد مردم شيطان يک فرشته بوده در باغ عدن جايی که آدم بوده،و آدم رو به به انجام گناه وسوسه کرده.
و آنها را در گناه رها کرده.
و همه گناهان در اثر اشتباهت اوست.
و در حال حاضر مسئول تمام شرارت ها و گناهان بر روي زمينه.
خدا به عنوان يک شخص خوب و شيطان به عنوان يک متضاد ميباشد
نظرات مردمی در مورد شيطان در حقيقت به مقياس يک جواب يک دلاری هست به سؤالات يک ميليون دلاری.
از آنجا که شايد شر،يا همان گناه از جمله سخترين مسائل در کل تجربه انسانی ما باشه.
مردم از همه جای دنيا به يک نتيجه ميرسند و اين است نظريه استاندارد مردم در رابطه با شيطان.
در اينجا جانت را داريم از کشور نيوزيلند:
يکی از سوالات من هميشه اين بوده،چه وقت شيطان خطا کرد؟
قبل از آفرينش جهان؟
قبل از آفرينش آدم؟
يا پس از آن؟
يا در آن زمان که در کتاب مکاشفه پيشگويی شده؟
در زمان نوح؟
يا وقتی پسران خدا با دخترن آدم ازدواج کردند ؟در کتاب پيدايش باب 6؟
سونيا مترجم از کشور فرانسه:
چگونه ميتوان اثر معنوی و مثبت شيطان را توضيح داد؟
کتاب مقدس در اين مورد صحبت ميکند،و ميگويد:
انسان به شيطان تحويل داده شد !
بنابر اين ممکن است آنها توهين به مقدسات را نياموخته باشند.
در اول تيموتاوس آمده که:
خلاصی از شیطان در نتيجه تخريب گوشت امکان
پزير است.
و همچنان در اول قرنتيان باب
5.
مطمئناً همه اينها فقط باعث وجود آمد گناه ميشود.
در منظور از شيطان صرفاً به شيطان اشاره دارد،نه به برخی از کيهان ها در بوجود آمدن گناهان ما.
چارلز از کشور نيجريه:
حدس ميزنام اکثر افريقايی ها بر اين باور هستند که شيطان به صورت فيزيکی وجود دارد،اما سؤال من اينه که:
دفاع ما در برابر شيطان چيه؟
چرا شيطان ميترسه از اينکه ما کتاب مقدس رو مطالعه کنيم؟
آوردن نام مسيح -گرفتن غسل تعميد،همراه داشتن صليب،کشيدن صليب،و حتی فريبندگی خواندن،
و خيلی چيزهيه ديگر در بسياری از کليسا ها پيشنهاد شده و تعليم داده ميشود.
دانلد از کشور چين:
اعتقاد به شيطان در چين خيلی در ميان مردم محبوب است.
حتی در ميان مسيحيان،
ولی در عبرانيان باب
14-2
آمده که عیسی مسيح شيطان را بر روی صليب نابود و ميخکوب کرد.
پس در صورتی که شيطان مسئول گناه و پليدی باشد،چطور گناه و پليدی در جهان ما رو به به افزايش است.
و شيطان بر رويه صليب نابود شده بود،به چه معناست که هنوز زنده است و فعاليت ميکند؟
چگونه در روز آخر ميتواند مورد قضاوت قرار بگيرد،در حالی که بر روی صليب نابود شده است؟
جاش اهل فلوريدا ی امريکا:
من واقعاً در اشتباه هستم با اين عقيده که فرشتگان از آسمان به زمين آمدند،و انسان را وسوسه کردند و در گناه انداختند،و يا اينکه آنها به فرمان خدا مجازات شدند.
اگر آنها به فرمان خدا مجازات شدند،و پايين آمدند،پس چرا بشريت بايد از آنها رنج ببرند؟
مانند يک تنبيه روانی ميمونه که تفنگ مسلح به اونها بدی و اونها رو برای مجازات بفرستی
به بيرون از اطاق دادگه،به زمين بازی در مدرسه اي که محل آموزشه.
کوين از کشور برزيل:
خوب،اگه خدا قدرت مطلق باشه، منو رها ميکنه درون اطاقی با شيطان که من با اعتقاد بشوم؟
آيا اگر فرض کنيم خدا
50% قدرت باشه و
50% ديگه شيطان،و آنها در آسمان مبارزه کنند،اين براي من مفهومی نميتونه داشته باشه.
گای از افريقا جنوبی:
آيا ما ميتوانستيم در گناه باشيم،اگر شيطان وجود نداشت؟
اگر نه پس بدون شک رنج بردن و مجازات ما در برابر گناهان غير منصفانه است.
اگر اينطور باشد، تا چه حد شيطان مسئول گناهان ما است؟
به هر حال آيا ما گناه ميکنيم؟
استيون،حسابدار،از کشور انگلستان:
خيلی از نويسندگان مسيحی مدعی اين هستند که:
خدوند اين اجازه را به شيطان داده است.
پس از آن ما بار ها در کتاب مقدس خوانديم که شيطان يا همان پليدی ميآيد
آيا از طرف پادشاه و به عنوان فرستاده او؟
در کتاب اشعيا
45 کاملاً اين مسئله روشن شده است.
تاريکی و روشنايی هردو به معنی خداوند و پليدی يا همان خوب و بد هر دو از طرف خداوند است.
ميکا
1 ميگويد:
شيطان از طرف پادشاه به شهر ارشليم فرود آمد.
جان تاجراز کشور نيوزيلند:
اگر شيطان به عنوان يک شخص وجود داشته باشد، که قدرت انحراف انسانها و وسوسه آنها را در انجام گناه داشته باشد،
او بايد قدرت و دانش عظيمی داشته باشد،بنا بر اين سؤال من اينه که:
او اين قدرت و اقتدار
را از کجا دريافت کرده؟
مطمئناً از طرف خداوند.
از همه اينها گذشته،کتاب مقدس ميگويد:تمام قدرت ها از سوی خداوند ميباشد.
اگر شيطان ظاهراً از آسمان سقوط کرده باشد،آيا واقعاً خداوند شيطان را با تمام اين قدرت و اقتدار بر روی زمين فرستاده؟
متشکرم.
من ميتوانام سؤالات بسياری از اين جمله اضافه کنم.من تعداد زيادی از آنها را از طريق ايميل دريافت ميکنام،براي پاسخگويی ميتوانيد به وب سايت ما مراجعه کنيد و سؤالات خود را مطرح کنيد.
www.realdevil.info
مايل هستم يکی از اون ايميل ها رو براتون
بخوانم:
آيا شيطان يا اين دسته از فرشتگان
ميتوانند توبه کنند؟
آيا او در حال حاضر دارای اراده آزاد است؟
آيا او تا کنون دارای اراده آزاد برای
انتخاب بوده است؟
آيا او در ابتدا از ماهيت و الوهيت خداوند
در آسمان برخوردار بوده
است؟
اگر
آدم بعد از انجام گناه ميتوانست توبه کند پس چرا شيطان و فرشتگان گناهکار نميتوانند توبه کنند؟
همانطور
که ميلتن مشاهده کرد در بهشت گمشده انسان بايد فيض را پيدا کند و در جستجوی فيض باشد.
نه
چيز ديگر.
سؤالات
بسياری
از من پرسيده شد ،و من ميخواهم بگويم در واقع کتاب مقدس چه ميگويد:
عهد
عتيق به زبان عبری نوشته شده است،و کلمه عبری شيطان به معنی دشمن ميباشد.
گوش
ميکنيم
به صحبت های کسی که تخصص در کتاب مقدس به زبان عبری دارد:
از
دوران باستان همواره اين ايده وجود داشته که نوعي شرير وجود دارد،که باعث تمام گناهان ما در جهان ميباشد.
آنها
آن را
شيطان نام
بردند،که به
معنی دشمن
ميباشد.
که
در زبان
عبری با
کلمه شاتان
آورده شده،که
به عنوانه
يک کلمه
معنی بد
يا خوبی
را ندارد.
در
عهد جديد،کلمه ساتان
نيز
استفاده
شده.
اما
اگر ما
به عهد
جديد نگاه
کنيم،در انجيل
متی باب
16 آيه
21 آمده
که:از
آن زمانی
که عيسی
به سادگی
شروع به
گفتن به
شاگردن خود
کرد،و گفت:
من
بايد به
ارشليم بروم
و از
معلمان قانون
و مذهب
رنج بسيار
ببرم.من
به پيشواز
مرگ خواهم
رفت
و بعد
از
3 روز
از ميان
مردگان بر
خواهم خواست.و
زنده خواهم
شد.
پترس
حرف او
را قطع
کرد و
با اعتراض
گفت:
پادشاه
ما هرگز
برای تو
چنين اتفاقی
نخواهد افتاد.
عيسی
به او
گفت:
دور
شو از
من ای
شيطان.
چرا
مانع من
ميشوی،اين افکار
از سوی
شما نيست
و انساني میباشد.
در
زمانی که
عیسی پترس
را شيطان
خطاب کرد
او بر
اين نظر
نبود که
پترس يک
هيولا ست
با دم
دراز و
شاخ های
بزرگ.
اما
اغلب در
کتاب مقدس
در هر
دو عهد،جديد
و قديم،
اين نظريه
را داريم
که گناه
از درون
ماست.
و
آن است دشمن و شيطان بزرگ.
به
همين دليل
است که
افکار و
کلمات ما
از ذهنيت
ما سرچشمه
ميگيرد ما
را محکوم
ميکند
پولس
در نامه روميان باب
7 آيه
15 ميگويد:
من
اختيار
عمل خود را ندارم،زيرا هر چه ميکوشم کار درستی را انجام دهم نميتوانم،بلکه کاری را انجام ميدهم که از آن متنفرم.
من
به خوبی ميدانم که آنچه ميکنم
اشتباه
است و وجدان من نيز نشان ميدهد که خوب بودن شريعت را تصديق ميکنم.
اما
کاری از دستم بر ناميآيد زيرا کننده اين کار نيستم.
اين
گناه، درون من است، و مرتب مرا وادار ميکند که اين عمل را انجام دهم.
زيرا
او از من قويتر است.
پس
گناه از سوی شخص خارجی به نام شيطان نيست.
او
در مورد گناه من در درون من حرف ميزند.
او
شخصی خارجی و بيرنی نيست،که گناهان ما را انجام ميدهد.
منبع
گناه درون
ماست.
در
واقع اين
شهوات ماست
که ما
را رهبری
ميکند،به سوی
گناه.
گاهی
وقت ها
اين کلمه
برای توصيف
سيستم بزرگ
مخالف به
کار برده
ميشه.
بنا
بر اين
در مکاشفه
باب
2 ميخوانيم
که:شيطان
بر تاج
و تخت
پرگاموس
نشسته
است.به طور واضحی اشاره ميکند به تاج و تخت و قدرتی که روميان
داشتند،در
مرکز شهر پرگاموس.
منظور
من را متوجه
شديد که
چطور مردم
به طور
سنتی شيطان
را ميشناسند.
چيزی
به نام
تاج و
تخت پرگاموس
وجود ندارد.
و
بزرگترين مشکلی
که ما
داريم:بزرگترين
دشمن ما
همان شيطان
يا تمايلات
خود ما
به گناه
است.
اجازه
بدهيد تا
برایتان روشن
کنام اين
مسئله رو
که گناه
از درون
خود ما
منشا ميگيره.
پيشنهاد
ميکنم به
انجيل متی:
باب
7 آيه
15 مراجعه کنيد.
هيچ
چيز هرخارجی
و بيرونی
نجس نيست،و
ما را
آلوده نميکند.
بلکه
چيزهای درونی
است که
ما را
به گناه
مياندازد و
آلوده ميکند.
مثل:
دروغ،بی
عفتی،دزدی،آدم
کشی،زنا،طمع
مال ديگران،شرارت،فريب و تقلب،شهوت،حسادت و بدگويی،غيبت،خود پسندی و هر گونه
حماقت
ديگر که
از درون
ما و
قلب ما
سرچشمه ميگيرد
ما را
نجس ميسازد.
اجزه بدهيد در اين رباطه به جيمز باب 1
آيه 13 تا 15 مراجعه کنيم.
هر انسانی وسوسه ميشود.
وقتی که شهوت او بر او غلبه کند.
در نتيجه شهوت منجر به گناه ميشود.و گناه رشد ميکند،و مرگ را به ارمغان ميآورد.
من با مردمی که با مواد مخدر مبارزه ميکنند زياد کار کردم،اينجا در کشور ليتوانی اعتياد به الکل يکی از مشکلات جدی است.
بسياری از معتادين بر اين باور هستند که توسط يک نيروی خارجی کنترل شده اند و به دام اعتياد افتاده اند،که آن را شيطان مينامند.
در واقع ما مشکل را شناسايی کرديم،اين فکر انسان است که بايد تبديل شود،و ما بايد مسؤليت
100% اعمال و گناهانمان را
بر عهده بگيريم.
کليد موفقيت بسياری از مبارزاتی که من مشاهده کردم،همين است.
الهيات کتاب مقدس آموزش های پر قدرتی را در عمل شامل ميباشد،که برای دگرگونی بنيادی ذهن و زندگی بشر در عمل در نظر گرفته شده است.
به همين دليل است اهميت دارد که ما چه اعتقادی داريم.
به دليل اينکه آموزش های کتاب مقدس زندگی ما را تحت تأثير قرار ميدهد.
به همين دليل است که برداشت صحيح از اين مسائل حائز اهميت است.
اعتقداتی که شما داريد نشان دهنده همان زندگی است که شما داريد،دقيقاً همان چيزی که هستيد،
يک فرد به شباهت همان چيزی است که به آن اعتقاد دارد.
افرادی که طرز فکر اکثرمردم در رابطه با شيطان رد کردند و آنها را باطل شمردند،دارای آزادی واقعاً بزرگی هستند.
جاش:اين برای تو چه معنی در عمل داشت،آيا در مورد شيطان همه چيز را بدرستی متوجه شدی؟
بله من فکر ميکنم برای من اين مسئله يک انتخاب واقعيه.
پس اونجا يک چيز ديگه که از من قدرتمندتر بود،منو متوجه اين کرد که من ميتونستم انتخاب کنم.
انتخاب های حقيقی، اختيار حقيقی.
اين چيزها مثل يک نردبان برای رسيدن به ستاره است.
آزادی واقعی:
جان شما نوشته ها و صحبت های زيادی داشتی،در رابطه با بخشش.
آيا متوجه شدی شيطان اثر گذاشته روی فکر تو در مورد موضوع بخشش همه؟
به طور حتم همينطوره،در واقع اين يک تفاوت خيلی بزرگه.
يک باره به خودمون اجازه ميديم و ميگيم شيطان باعث شد من اينکار را بکنم.
پس ما امتناء کرديم از قبول مسؤليت اشتباهت خودمون عليه ديگران.
منظور من اينه براي بخشش مردم ما بايد روبرو بشيم با کاری که اونها انجام دادند.
نه فقط ببخشيم اونهارو.
اگه ما بگيم،خوب شيطان باعث شد اون کار رو در حق من انجام بده،بخشش اون خيلی سختره.
تصور کن اون کاري و که اون در مقابل شما انجام داده و بعد اونو ببخش.
من فکر ميکنم که ما نياز داريم اعتقادی رو که مسيحييان ارتدکس در رابطه با شيطان دارند رو ترک کنيم.
دانلد،و ديدگاهی از چين:
نظر شما چيست؟
من در مورد اين مسئله زياد فکر کردم،به نظر ميرسه ما به راحتی مردم را اهريمن جلوه ميديم،ما گناهان و اشتباهات خودمان را به آنها انتقال و اختصاص ميدهيم.
ايران،امريکا را شيطان بزرگ خطاب ميکند اين به اين معنی است که ما ميگوييم مردم،دم و شاخ دارند.
ولی مردم فقط مردم هستند،نه بيشتر و نه کمتر.
بايد با حقيقت با خطاهای خودمان برخورد کنيم،خطاهای ما به عنوان خطا های يک انسان.
از حقيقت ها دور شديم،بايد مقابله کنيم با افکاری که صحيح نيست و مردم را رهنمائی کنيم به آن چيزی که بايد باشند.
اگر بر آن فرضيه باشيم برخی از آنها همان عروسک هايی هستند
که ما آنها را شيطان خطب ميکنيم.
بسيار جالبه جانت، پنی ،افکار شما.
اين آيه را از جيمز من خيلی دوست دارم،جيمز4:7
در برابر شيطان مقاومت کنيد،و او از شما فرار خواهد کرد.
قدرت مقاومت در برابر گناه در درون ماست.
و پيروزی بر گناه با مقاومت بر گناه آسان تر ميشود.
در نهايت،چرلز:
من فکر ميکنم شيطان درونی کاملاً بين ما رايج است.
به دليل اينکه از دور روی کشمکش ها و نزاع های ما بين افکار و طبيعت درونی ما تمرکز ميکند.
او ديدگه ما را بهتر و ديدگاه ديگران را بدتر ميکند.
در حقيقت ميخواهم بگويم اين ما را به يک انسان با ديدگاهی بهتر تبديل ميکند.
او ما را از گناهی که روی زمين انجام داده بوديم شرمنده ميکند.
متشکرم.
من کارم را با دوستم جوريس انجام دادم،من از او ميخواهم که يه کمی ديگه برامون از داستان های معنوی بگه.
بله ،پيش از اين در من اين وضعيت وجود داشت،که من شيطان رو به عنوان يک شخص ميشناختم.
من فکر ميکردم هر گاه کار بد يا گناهی انجام ميدهم،از سوي من نيست، بلکه از سوی شيطان است.
اما با گذشت زمان،متوجه شدم که هيچ شيطانی به اين معنا وجود ندارد.
به اين نتيجه رسّيدم که گناه از درون ما مي آید،و بايد خودمان را کنترل کنيم.
،در زمانی که من واقعاً زندگی و وضعيت مناسبی نداشتم.
و نهايتاً وقتی فهميدم که همه چيز در درون دستهای من است،حس کردم که زندگيم بهتر شده،و زندگی من
180 درجه تغيير کرده.
من شغل و دوستانی پيدا کردم خودم را پيدا کردم،چيزی که ميتواند رويا ی هر کسی باشد.
مهمترين درس برای من،قبول کردن مسؤليت کامل کار های خودم بود،نه سرزنش کردن هيچ موجودی شبيه به شيطان.
زندگی من الان بهتر است،
بنابر اين يکی از مشکلتی که من در رابطه با شيطان متوجه شدم کوچک شمردن گناهان است.
منظور من اين است که من آدم های زيادی رو پيدا کردم که معتاد به مواد مخدر بودند.
کسانی که متقاعد شده بودند،که قادر به ترک الکل و مواد مخدر نيستند،زيرا فکر ميکردند که تحت کنترل شيطان هستند،
اما وقتی به آنها ميکوييم که شيطان واقعی در وجود خود شماست،و دشمن واقعی خودت هستی آنها اين حرف را جذاب ميدانستند و قبول ميکردند.
و در پذيرفتن مسؤليت اين بسيار مفيد است.
ما موارد زيادی را داشتيم که واقعاً زندگی مردم تغيير کرده بود، بعد از اينکه متوجه شيطان واقعی شده بودند.
آيا شما فکر ميکنيد که آنها مسؤليت اشتباهاتشان را به شيطان انتقال ميدهند؟
بله، آنها به من ميگويند و فکر ميکنند که اشتباهتشان از طرف خودشان نيست.
و آن اشتباهات از جانب شيطان است.
اما به يک باره درک ميکنند که هيچ شيطانی وجود ندارد.
شيطان من هستم و آنها با فهميدن آن تغيير ميکنند.
با قرار دادن همه اين تجربيات در قوانين کتاب مقدس،من به پيامد های يک آيه از کتاب مقدس کمی بيشتر فکر ميکنم.
عبرانيان باب
2 آيه
14.
از آنجائی که فرزندان خداوند، از گوشت و خون هستند،بنابر اين مسيح نيز به اين شکل در آمد.
به طوری که او با مرگ خود بر مرگ تسلط پيدا کرد.
همه کسانی که در اين ميان ترس از مرگ داشتند و همه زندگيشان
در اسارت بودند،بنابر اين مسيح، به شکل ما شد.
و برای نابودی شيطان مرد.
روميان باب
8 آيه
3.
ميگويد که خدا با فرستادن پسر خود ، به شباهت يک انسان گناهکار،به شکلی که ما هستيم، گناه انسان گناهکار را محکوم کرد.
اين نشان ميدهد که شيطان و تمايل به گناه به طور طبيعی در درون ما به يک شکل هستند.
اين آيه در عبرانيان باب
2 ميگويد:
شيطان قدرت مرگ را داراست.
اما روميان باب 6، آيه
23 ميگويد:
اغلب گناه قدرت مرگ را داراست
اما عبرانيان
2 ميگويد،آن پليد قدرت مرگ را داراست.
بنا بر اين شيطان و گناه در موازات به يک معنا و مفهوم هستند،
در آخر ، گناه بزرگترين اتهام ما است.
گناه شما بزرگترين اتهام شماست.
و گناه من بزرگترين اتهام من است.
بزرگترين دشمن من ،و بزرگترين رغيب من است.
اول يوحنا باب
3:
به سوی پايان عهد جديد،به ما ميگويد:
گناه و شيطان در موازات هم هستند، به اين منظور پسر خدا آمد، که کار شيطان را نابود کند.
اما نگاهی ديگر مي اندازيم به قسمتی ديگر از کتاب مقدس.
اول يوحنا باب 3، آيه
5:
عیسی مسيح برای اين آمد که گناهان ما را،از ما دور کند.
در اينجا فقط آمده، او براي نابودی کار شيطان آمد.
بنا بر اين گناهان ما کاری است که،شيطان انجام داده.و گناه از کجا آمده؟
در کتاب مقدس خوانده بوديم که، از درون ما و ما بايد مسؤليت کامل گناهانمان را به عهده بگيريم.
و در واقع همه شما توسط تجربياتتان اين را ميدانيد اگر صادق باشيد.
اگر ما در واقع بر اين باور باشيم که عیسی مسيح با مرگ خود بر شيطان غلبه کرده، همانطوری که کتاب مقدس به ما مي آ موزد، اگر ما بررسی کنيم، صليب مسيح را خواهيم ديد که قدرت گناه را داراست